سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فاسا

کلاسی در اروپا دایر نیست؟

دوشنبه 87 فروردین 19 ساعت 9:59 صبح
انگار بهتر است برای امیر قلعه نویی عزیز که در مس خوب نتیجه می گیرد و اما هر آنچه به دست می آورد را با رفتار شفاهی اش لگدمال می کند، کلاس مربیگری اروپایی درنظر گرفت. چند روزی سفر به اروپا و انداختن عکس های یادگاری کنار مربیان نامی اروپا آن قدر برایش لذت بخش خواهد بود که چند وقتی فراموش کند با حرف هایش جو فوتبال ملی ایران را به التهاب برساند!کافی است تا از امیر قلعه نویی پیرامون آنچه او به آن دست نیافته است سوالی بپرسید. دهان باز کردن و زبان چرخاندن او در کمتر موقعیتی دلنشین و گیرا جلوه می کند. ادبیاتش مقلد گویش منسوخ دهه های ?? تا ?? خورشیدی می شود و با کج خنده ای نه چندان دلنشین می کوشد همه چیز را له خویش و علیه موضع مقابل نشان دهد. گاهی پرده ها را می درد و گاهی خود را همه کاره فوتبال ملی ایران معرفی می کند.
گویش امیر قلعه نویی نه منحصر به فرد است و نه ستودنی اما بر مذاق خویش و یا اطرافیان محدود و معدودش چنان خوش می نشیند که او را وادار کند دوباره و چندباره بر همان روال حرکت کند. آنچه از امیر قلعه نویی به عنوان یک مربی می بینیم در تضاد مطلق است ... شاید به لحاظ فنی و وام گرفتن از دانش اطرافیانش توانایی هایی هم داشته باشد اما در واقع در محیط بیرونی هیچ گاه نمی کوشد تشخص یک رهبر و اول شخص را در خود حفظ کند. آنچه مسبب نگارش این مقال می شود، حمله دوباره او به سرمربی کنونی تیم ملی است.
? یک مرد محبوب یا یک تکیه گاه؟
به این جملات دقت کنید: «من چهار ماه است که در کرمان هستم و این را برای اولین بار می گویم، اگر آقای پورصمد در باشگاه مس کرمان بماند، من هم برای فصل آینده در این تیم خواهم ماند.»
امیر قلعه نویی مسلما باز هم در تلاش است پایگاهی مستحکم را در میان مدیریت باشگاه به دست آورد. او درست مثل زمانی که در استقلال مربیگری می کرد و همه شرط و شروطش برای بقا را به حضور دکتر قریب منوط می دانست، حالا در کرمان هم همان رویه را برمی گزیند. هرچند ادعای قلعه نویی درست پیرو مکتبی است که در فوتبال ایران توسط پروین پی ریزی شد. پروین امروز با عابدینی «دست یا علی» می داد و فردا قراردادش را با زم و میرزایی امضا می کرد. قلعه نویی هم قریب را واسطه بقا در استقلال می دانست ولی با حضور مقداد نجف نژاد با هر قیمتی وارد باشگاه شد و سمت گرفت.
در فدراسیون فوتبال هم قلعه نویی پایگاه مشخص خود را داشت. او کیومرث هاشمی را برگزید و تا زمانی که تکلیف سرمربیگری تیم مشخص نشده بود، حضورش در تیم ملی را مشروط به حضور و همکاری معاون اول رییس سازمان تربیت بدنی می دانست. آیا شیوه او برای ورود به یک مجموعه یا بقا در پست سرمربیگری را می پسندید و معقول و منصفانه می دانید؟!
باور و پذیرش ذهنی ادعای جناب سرمربی مس کرمان در مورد پاختاکور- که فقط از سوی خودش و دستیارش مورد تایید قرار گرفت- به عهده جامعه فوتبال است و اگر بپذیریم که فرض محال براساس قوانین ریاضی، محال نیست و او را در ازبکستان ببینیم، آن گاه چه کسی در باشگاه پاختاکور به مرد محبوب و تکیه گاه وی تبدیل خواهد شد؟!
? ببخشید ... شما؟!
مطمئنا از زبان او بارها و بارها شنیده اید که در اعتراض به منتقدانش می گفت: «به من هرگز فرصت ندادند!» و این دقیقا درحالی است که سرمربی کنونی مس در روزهایی که سکان هدایت تیم ملی را در دست داشت، به شکل قابل توجهی مورد حمایت رسانه ها قرار می گرفت. او تا پیش از حذف از گردونه رقابت های جام ملت های آسیا هرگز مورد هجوم هیچ منتقدی قرار نگرفت و حمایتی بی بدیل را در پس فعالیت هایش دید اما همین مرد، زمانی که علی دایی را سرمربی تیم ملی می بیند، از آغاز کار به او حمله می برد و مدعی می شود جایگاه او در اختیار دایی قرار گرفته است!
می توانیم از امیر قلعه نویی بپرسیم با کدام ادله خود را بر حق مربیگری در تیم ملی می داند؟ یک بار قهرمانی (پس از سه سال مربیگری) با استقلال شاید تمامی برهان قاطع این مربی باشد. قلعه نویی احتمالا به اعداد و ارقام روی می آورد و مدعی می شود مقابل ضعیف ترین کره تاریخ چند تعداد کرنر به روی دروازه حریف ارسال کرده است اما مسلما با این عقیده موافق خواهد بود که اگر در زمان مربیگری خودش کسی لب به انتقاد از او باز می کرد، وحشتناک ترین حملات شفاهی را متوجه اش می کرد. مثل زمانی که با محمد مایلی کهن دچار یک دعوای توهین آمیز در برنامه زنده تلویزیونی شد و اگر متانت مایلی کهن و پایین آمدن او از موضعش نبود، شاید از روی آنتن حذف می شد!
قلعه نویی حالا می گوید: «باید از کسانی که دایی را انتخاب کردند خواست که جوابگوی ناکامی باشند!» این درحالی است که هیچ گاه کسی از مردانی که قلعه نویی را بر مسند سرمربیگری تیم ملی نشاندند تا او با بیش از ?? کمک مربی و آنالیزور و بدنساز و همراه در جام ملت ها یک ناکام مطلق لقب بگیرد توضیح نخواست. کسی داریوش مصطفوی را محکوم نکرد و از او نپرسید چرا باید با روش «من درآوردی» خرد جمعی برای تیم ملی مربی برگزید! اما امیر از کدام فاجعه حرف می زند؟ عقب افتادن مقابل ازبکستان؟! تساوی اجباری و التماسی مقابل چین؟ شکست دادن مالزی به آن شکل؟! یا بازی ناامید کننده مقابل کره چگونه از ذهنش پاک شده است؟ قلعه نویی تساوی مقابل کویت (و دو بار پیش افتادن) را شکست می خواند و در یک فراخوان عمومی، مسوولان فدراسیون را دعوت به پاسخگویی می کند؟!
شاید بهتر است قلعه نویی برخلاف آنچه به زبان می آورد، در خلوت خود کمی منصفانه اندیشه کند و به یک نتیجه ایده آل برسد. آنچه وی به زبان می آورد از منطق گریزان است.
? بابا! تو دیگه کی هستی!
حمله دوباره به کمیته انتقالی یعنی نبش قبر، یعنی بازگشت به عقب، شاید در خوش بینانه ترین حالت یعنی درجا زدن و البته یعنی احقاق حق ناعادلانه از فوتبال ملی! امیر قلعه نویی اما در جالب ترین اظهار نظر با افتخار می گوید: «باعث افتخار من است که مرا پروین کوچک نامیده اند!» و این اول باری بود که قلعه نویی پس از تمامی الگوبرداری های مستقیم اش از شیوه گویش، نوع راه رفتن، شیوه دوستیابی، برقراری ارتباط با بازیکن و اهالی فوتبال، نشستن و برخاستن و حتی در غذا خوردن و آشامیدن علی پروین، خود را یک «پروین کوچک» لقب داد ولی حال سوال اینجا پیش می آید که امروز و پس از سال ها تلاش پرسپولیس برای عبور کردن از نام علی پروین، این فوتبال دیگر چه نیازی به یک «پروین کوچک» یا به عبارتی «پروینک» دارد؟!
بهتر است اگر قلعه نویی شیوه های رفتاری پروین را تقلید می کند، نوع حمایت و پشتیبانی اش از جانشینان خود و یا جوان ها (مثل خود علی دایی) را هم ببیند.
انگار بهتر است برای امیر قلعه نویی عزیز که در مس خوب نتیجه می گیرد و اما هر آنچه به دست می آورد را با رفتار شفاهی اش لگدمال می کند، کلاس مربیگری اروپایی درنظر گرفت. چند روزی سفر به اروپا و انداختن عکس های یادگاری کنار مربیان نامی اروپا آن قدر برایش لذت بخش خواهد بود که چند وقتی فراموش کند با حرف هایش جو فوتبال ملی ایران را به التهاب برساند! یک کلاس لازم است، با چند مربی اروپایی و یک موبایل دوربین دار

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : مشهد 118 | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    فائزه و چهار تن از اعضای خانواده هاشمی دستگیر شدند
    ری شهری: هاشمی پیگیری پرونده مهدی هاشمی را مصلحت نمی دانست
    نقش انگلیس در اغتشاشات اخیر
    صحنه گردانان غایب اغتشاشات اخیر
    ما امروز به انتظار شهادت نشستهایم
    [عناوین آرشیوشده]


    border="0" ALT="Google" align="absmiddle">